متینمتین، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

یکی یه دونه پسرمامان

آرامشمی

آرامش من متینم من در این هیاهوی زندگی آرامشی دارم از جنس تو فرقی ندارد چه ساعت از شبانه روز باشد صدایت را می شنوم خورشید در دلم طلوع می کند وقتی آغوشت را بروی تمام آرزوهایم باز می کنی آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم که جز آرامش آغوشت تمام آرزوهای خواستنی دیگر را از یاد می برم . به چشمان من تو نهایت احساسی - نیازی به چشمان من تو چیز دیگری هستی ناب و بی تکرار ... من برای دوست داشتنت - برای لمس دستانت - برای نگاه از چشمانت - برای بوسیدنت - برای نجوای عاشقانه در گوشت از هیچ کسی اجازه نمی گیرم حتی از خودت ... تمام زنانگیم را نذر شادیت می کنم تو فقط برای من بخند من احساسم را با همین دست نوشته ها به  قلبت می رسانم فقط باتو زنده ام ...
16 بهمن 1393
1